|
بات ریلی آی دونت گیو عه ,l,,
|
از خودم میپرسم چرا انسانی نیستم که بیست و چهار سالگیش را جشن میگیرد، شمعها را فوت میکند و اینجا ننشسته که احساس پیری و فرسودگی و چرکی و چرا تمام نمیشومی کند. به خودم جواب میدهم که نمیدانم. بعد به زمین نگاه میکنم و سر تکان میدهم به معنای واقعا نمیدانم. به معنای وات د فاک ام آی دویینگ ویت مای لایف. بعد دیگر مصاحبه با خودم را تمام میکنم چون میبینید؟ در مصاحبه با خودم هم ناموفقم. یا نمیبینید و کوردلی چیزی هستید. چون اطمینان دارم یو هو آیز. بیایید خدا را شکر کنیم که شما چشم دارید. بیایید انسانهای سپاسگزار و مثبت اندیش و اوه پسر چه آیندهای پیش روی ماست باشیم و انقدر غصهی گذشتهها گدشته هرگز به غصه خوردن گذشته برنگشته را نخوریم. غصهی هیچ چیزی را نخوریم. چرا نمیتوانیم به جای غصه خوردن از چای و بیسکوییت خوردن در هوای بهاری لذت ببریم؟ چون نه چای دوست داریم نه بیسکوییت و در ضمن آدمهای گهی هستیم؟ چون چای و بیسکوییت دوست داریم ولی آدم های گهی هستیم؟ چای دوست داریم ولی بیسکوییت نه و آدمهای گهی هستیم؟ چای دوست نداریم ولی بیسکوییت آری و آدمهای گهی هستیم؟ خسته کنندهایم؟ تکراریایم؟ همین الان بسش کنیم؟ بسش نمیکنیم چون آدمهای گهی هستیم؟ بیست و چهار سالهایم؟ غمگینیم؟ ناتمامیم؟ لوزریم؟ دیرمان شده؟ رو به افولیم؟ حسرت میخوریم؟ چای و بیسکویت؟
+ 18:18 تانزانیا |
چرا هی بغض میکنم؟ به پهلو دراز میکشم و دستها و پاهایم را توی خودم جمع میکنم. بعد چشمهایم را میبندم و آرزو میکنم هزار سال در همین وضعیت بمانم. شاید بهتر باشد به تن مادرم برگردم. شاید آرامش حقیقی آنجا باشد. دنیای بیرون برای من زیادی واقعی است و واقعیت سخت ناراحت کننده. همین است که به آهنگ و فیلم و داستان پناه میبرم. به دنیاهای دیگر. کاش به کودکیام برگردم. به نوجوانیام. به اوه حالا خیلی سال دیگر برای خوشبخت شدن وقت هست. به روزهای پسر هرچیزی ممکن است. به دوچرخه سواری توی خیابانهای شلوغ بدون ترس از ماشینی که یکهو توی خیابان میپیچد. بدون آرزوی اینکه ماشینی یکهو توی خیابان بپیچد. به روزهای محاسبه نکردن چقدر وقت دارم، چقدر عقبم، چقدر باختهام. از پیش رویم وحشت دارم و از پشت سرم متنفرم. میدانید؟ دارم از وسط نصف میشوم. کاش هزار تکه بشوم. یک تکه در این میان شاد باشد. لبخند بزند. روی چمن زیر آفتاب دراز بکشد و دنیا به تخمش باشد. کاش هزار سال بخوابم.
+ 13:20 تانزانیا |